۱۳۹۱ مرداد ۹, دوشنبه
۱۳۹۱ مرداد ۵, پنجشنبه
۱۳۹۱ تیر ۳۰, جمعه
رباعی زندگی
زندگی تخمی آنانی که هر روز سوار اتوبوس و مترو می شوند:
اتوبوس لعنتی ۱۰ دقیقه است که دیر کرده. اومد لامصب با اون ریخت کثیفش. اه اه چقدر این صندلیاش و میله هاش کثیفه. حتما باس تنت رو بزنی به من رد میشی نه؟ نفسم داره بند میاد. پای من رو له کردیا. چیه؟ آدم ندیدی؟ باس خیره شی به من؟ ده برو دیگه با اون هیکلت منتظری اول این موتور زپرتی بره بعد تو؟ حالا مگه میذارن من پیاده شم؟ نمیبینی؟ ایستگاهه خوب. از وسط راه برو کنار دیگه.
زندگی زیبای آنانی که هر روز سوار اتوبوس و مترو می شوند:
اوخی چه بچه نازی داره تف تف میکنه برای باباش. باباش رو چه حالی داره میکنه. ا اتوبوس اومد. این یکیو نگاه کن داره واسه خودش آواز میخونه. چی؟ هان؟ وی دونت نید نو اجوکیشن؟ اون اسکول رو نگاه پاتیل کرده هار هار میخنده. بذار پنجره رو باز کنم یه ذره نسیم بیاد. از بالا چقدر شهر قشنگه. دیگه الان محیط آمادست که ادامه کتابم رو بخونم. صفحه چند بودم؟ ۳۴.
زندگی تخمی آنانی که هر روز با ماشین طی طریق میکنند:
بووووووووووق. ده برو دیگه؟ کی به تو گواهینامه داده؟ منتظر چی هستی؟ پیرزن که رانندگی نمیکنه. ده ک..... گاز بده دیگه. باز افتادیم تو ترافیک لعنتی. چیه؟ بوق میزنی؟ سر داری میبری نکنه؟ این چاله چوله ها ۱۰۰ ساله اینجاست. معلوم نیست کی میخوان درستش کنن. هر روزم یکی بش اضافه میشه. اینجا رو چرا بستند. مغز خر خوردن؟ حالا من از کدوم گوری برم سر کار؟
زندگی زیبای آنانی که هر روز با ماشین طی طریق میکنند:
اوخی این پیرزن رو. با این سنش داره رانندگی میکنه. آفرین. پیرزن بشی ولی اینجوری پیرزن بشی. الان وقتشه که یه آهنگ مشتی بذارم یکم حال و حول کنم. دام دام تق. دام دام تق. وی دونت نید نو اجوکیشن. دیم دیم دیدیریم. دیم دیم دیدیریم. وی دونت نید نو تات کنترل. دیم دیم دیدیریم. دیم دیم دیدیریم. نو دارک سارکزم این ده کلس روم. دیم دیم دیدیریم. دیم دیم دیدیریم.
اشتراک در:
پستها (Atom)