۱۳۸۶ مهر ۲۲, یکشنبه

زبان بسته

1-زبان بسته را چه کار داری؟ بگذار درسش را بخواند.
2-که آخر چه شود؟ تا همین جا هم زیادی خوانده.

با خود فکر کردم که می خواهم دندان پزشک شوم. آخر درسم خوب بود. فقط در گروه سرود نبودم.

1-می خواهد دکتر شود و جراحی کند. ایرادی می بینی؟
2-آخر با این وضع؟ نمی تواند!

فکر کنم مادر از این ناراحت بود که در گروه سرود نبودم.

1-کدام وضع؟ خب نمی شنود که نشنود. درسش که خوب است.
2-الان خوب است. بگذار بیاد وردست خودم تو نانوایی کار یاد بگیرد.

پدرم رفت.

بايگانی وبلاگ

جستجوی این وبلاگ