سیبم را بالا انداختم به امید اینکه هزار چرخ بخورد و بعد به دستم بازگردد. سیب چرخ نخورد و باز نگشت ولی در عوضش مشتی آلبالو و آلو ترش و گیلاس و انبه و هندوانه و انار برایم از آسمان ریخت.
این را گفت و جانش را به جانآفرین تسلیم کرد.
این را گفت و جانش را به جانآفرین تسلیم کرد.