۱۳۸۹ آبان ۳, دوشنبه

آرزو بر جاهلان عیب نیست

بندگان خدا داشتند دست و پای آخرشان را می‌زدند. هنوز آن‌قدر جاهل بودند که گمان کنند دوران کودکی ادامه دارد و می‌توانند وانمود کنند بزرگ نشدند. کم‌خردان سعی می‌کردند ثابت کنند دلشان هم‌چنان به همان شوری قبل برای هم می‌تپد و از گذران وقت با هم همان‌قدر لذت می‌برند که قبلن می‌بردند. تمام زورشان را می‌زدند ولی هنوز آن‌قدر کور بودند که واقعیت واضح‌تر از خورشید را نبینند.

بايگانی وبلاگ

جستجوی این وبلاگ